دل درد
سلام عسل مامان دختر فندوقی مامان دیروز ٢٢/١٢/٩١من تو دوتای باهم دیگه رفتیم مرکز بهداشت اللهی مامان واست بمیره شب قبلش دل درد داشتی تا صبح بیدار بودی گریه می کردی عزیز دلم وزنت شده بود پنج کیلو هفتصدوپنجاه قدت شده بود پنجاه نو اللهی مامان واسه اون قدت بمیره غروب وقتی از سر کار رفت خونه دیدم بازم داری گریه می کنی وای خدای من بازم دلت درد می کردمامانی بخدا کاری از دستم بر نمی اومد برات انجام بدم تنها کاری که می تونستم انجام بدم فقط بغلت کنم ...
نویسنده :
tahere
16:01